کتاب «دولت تعادل‌بخش و کارآمدی نظام سیاسی در آرای خواجه نصیرالدین طوسی» تألیف مرتضی یوسفی‌راد، از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به چاپ رسید.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دولت تعادل‌بخش و کارآمدی نظام سیاسی در آرای خواجه نصیرالدین طوسی» تألیف مرتضی یوسفی‌راد، از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به چاپ رسید.

این اثر درصدد تبیین جایگاه دولت تعادل‌بخش در فلسفه سیاسی اسلامی و نقش آن در دستیابی به نظام سیاسی کارآمد و متعادل است. به باور نویسنده، خواجه نصیرالدین طوسی با تکیه بر جهان‌بینی اسلامی و اصول کلامی و فلسفی، الگوی قابل توجهی برای سازماندهی و پایداری ساختار سیاسی ارائه کرده که می‌تواند به عنوان الگویی برای کارآمدسازی نظام جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گیرد.

تعادل در ساختارها و زیرساخت‌های نظام سیاسی، شرط لازم برای دستیابی به رشد، پایداری و عدالت اجتماعی است و مفهوم دولت تعادل‌بخش در این چارچوب، نقشی محوری ایفا می‌کند.

موضوع اثر بررسی کارآمدساز زیرساختی و ساختاری دولت تعادل بخش بر مبنای نظریه دولت خواجه نصیرالدین طوسی می‌باشد تا به علت وجود قرابت‌های زیرساختی و ساختاری میان الگوی دولت خواجه نصیرالدین طوسی با نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بتوان از آن در کارآمدسازی دولت جمهوری اسلامی بهره گرفت.

اهمیت توجه به ساختار و زیرساخت دولت تعادل بخش در کارآمد سازی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران از آن جهت است که نتیجه و خروجی دولت تعادل بخش رشد و شکوفایی و پیشرفت هماهنگ و همگون همه ارکان و اجزا و عناصر دولت و نظام سیاسی است و از نظام سیاسی جمهوری اسلامی نیز چنین انتظار وجود دارد.

در این اثر هم امکان ارزیابی و آسیب شناسی کارآمدی دولت‌های جمهوری اسلامی ایران در ادوار مختلف در چارچوب سنت فلسفی سیاسی اسلامی خاصه نظریه دولت تعادل‌بخش خواجه نصیرالدین طوسی فراهم می‌شود و هم چارچوب کارآمدسازی نظام سیاسی جمهوری اسلامی بر مبنای الگوی کارآمدی دولت تعادل بخش فراهم می‌شود.

دستاوردها و یافته‌های پژوهش این اثر عبارتند از؛

-در دولت تعادل‌بخش دو مبنای نظم و امنیت وجود دارد: یکی عدالت مدنی با دستاورد نظم بیرونی پایدار و دیگری محبت مدنی با دستاورد نظم درونی و معنوی پایدار است.

-در این دولت عدالت بر مبنای اعتدال مدنی بوده و هدف اولی دستیابی به تعادل نفسانی (در فرد بما هو فرد) و تعادل مدنی اجزا و عناصر نظام سیاسی و بخش‌ها و زیربخش‌ها و سطوح فرهنگی و

سیاسی و اجتماعی در ساختار سیاسی و حقوقی و در ادامه هدف شکوفایی ظرفیت‌های کمالی انسان تا رسیدن به ظرفیت سعادت مندی انسان می‌باشد.

-به علت وجود قرابت‌های زیرساختی و ساختاری میان دولت تعادل‌بخش و دولت جمهوری اسلامی نقش‌های کارآمدی دولت تعادل‌بخش می‌تواند در کارآمدی جمهوری اسلامی مؤثر واقع شود.

مباحث اصلی و فصول این اثر عبارتند از:

– مفاهیم و کلیات

– دولت متعادل و نقش آن در کارآمدسازی نظام سیاسی با تأکید بر آرای خواجه نصیرالدین طوسی

-نقش‌های تعادل‌بخشی دولت در کارآمدسازی سطح ساختاری نظام جمهوری اسلامی و راهکارهای آن

-نقش‌های تعادل‌بخشی دولت در کارآمدسازی سطح زیرساختی نظام جمهوری اسلامی و راهکارهای آن

-نقش‌های تعادل‌بخشی دولت در کارآمدسازی سطح راهبری نظام جمهوری اسلامی در نیل به اهداف و راهکارهای آن

-جمع‌بندی و نتیجه‌گیری