در جهان پرشتاب و پرتنش امروز، زن ایرانیای که هویت خویش را بر اساس الگوهای دینی و عاشورایی بازخوانی میکند و الگوی زینبگونه را میشناسد، صبر را یک استراتژی برای زندگی می فهمد.
به گزارش خبرنگار مهر، جایگاه زن در تمدن اسلامی و فرهنگ ایرانی، همواره با مفاهیم قدسی، ایثار و نقشآفرینی در عرصههای مختلف گره خورده است. در این میان، نهضت عاشورا به عنوان اوج تجلی ارزشهای دینی و انسانی، گنجینهای بیبدیل از الگوهای متعالی برای تمام انسانها، به ویژه زنان و دختران، محسوب میشود. این الگوها نه تنها در تقویت هویت دینی و خودباوری، بلکه در ارتقای بصیرت، مقاومت در برابر ناملایمات و مشارکت فعال در جامعه، نقشی بنیادین ایفا میکنند.
الگوهای دینی، به ویژه سیره بانوان کربلا، چارچوبی روشن برای شناخت جایگاه واقعی زن در اسلام ارائه میدهند. این جایگاه فراتر از کلیشههای رایج، بر پایه کرامت، مسئولیتپذیری، علم، تقوا و نقش تأثیرگذار در جامعه استوار است. حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت زینب کبری (س)، حضرت امالبنین (س)، حضرت رباب (س)، حضرت سکینه (س) و دیگر بانوان مکتب عاشورا، نمونههای درخشان ایمان راسخ، شجاعت بیبدیل، بصیرت نافذ، فداکاری بیدریغ، و استقامت در اوج مصیبت هستند. شناخت و الگوبرداری از سیره این بانوان، به دختران و زنان کمک میکند تا هویت دینی و انسانی خود را با عمق بیشتری درک کنند و مسیر کمال را بپیمایند. در دنیای امروز که تهاجم فرهنگی گستردهای صورت میگیرد، ارائه الگوهای اصیل و قدرتمند دینی، به مثابه واکسنی در برابر هویتهای کاذب و وارداتی عمل کرده و به استحکام هویت ملی و دینی زنان کمک میکند.
سیره الگوهای دینی، سرشار از درسهایی در زمینه توکل بر خداوند، صبر در برابر سختیها، رضا به قضای الهی، ایثار، عشق به حقیقت و شهادت است. این مفاهیم، ارکان اصلی تقویت معنویت درونی زنان بوده و آنها را در مواجهه با چالشهای زندگی یاری میرسانند.حضرت زینب (س) با استقامت مثالزدنی خود در برابر ظلم و با بیان حقایق عاشورا، تجسمی عینی از ایمان، ولایتمداری و شجاعت در سختترین شرایط است. این سیره، الهامبخش زنان برای پایداری بر اصول و ارزشها در هر شرایطی است.
حضرت سکینه (س) با متانت و بردباری در مصائب کربلا، حضرت رباب (س) با وفاداری مثالزدنی به همسر و فرزند، و حضرت امالبنین (س) با فداکاری چهار فرزند خود در راه امام حسین (ع)، الگوهایی عملی از مهارتهای ضروری زندگی همچون صبر، وفاداری، شجاعت، مدیریت بحران، و فداکاری را به نمایش میگذارند. این مهارتها برای زنان در تمام مراحل زندگی، اعم از همسرداری، فرزندپروری و ایفای نقش در اجتماع، حیاتی هستند. بصیرت نافذ حضرت زینب (س) در شناسایی دقیق دشمن، درک ماهیت قیام امام حسین (ع) و افشای جنایات یزید، نمونهای بیبدیل از مقاومت در برابر فتنهگری، شبههافکنی و تحریف است. این بصیرت، راهنمای زنان برای تحلیل صحیح مسائل و تشخیص حق از باطل در دنیای پیچیده امروز است.
الگوسازی دینی و عاشورایی برای زنان و دختران ایران، پروژهای فرهنگی، اجتماعی و تربیتی درازمدت و چندوجهی است که نیازمند درک عمیق از اهمیت آن، برنامهریزی دقیق، و اجرای مؤثر راهکارهاست. این الگوها، نه تنها چراغ راه هدایت فردی، بلکه بنیانهای استحکام خانواده و جامعهای پویا، مؤمن و مقاوم را تشکیل میدهند. با تلاش همهجانبه نهادهای فرهنگی، آموزشی، رسانهای، خانوادهها و خود زنان و دختران، میتوانیم نسلی را تربیت کنیم که با اقتدا به اسوههای متعالی، در مسیر سعادت دنیوی و اخروی گام برداشته و در شکوفایی تمدن اسلامی-ایرانی نقشآفرینی کنند. این امر، سرمایهگذاری بر روی آیندهای روشنتر و بالندهتر برای جامعه ماست.
در گفتگو با طاهرقلی زاده کارشناس مباحث خانواده و اجتماع به بررسی نقش زنان در گرامیداشت ماه محرم و عزاداری و فهمیدن واقعیت آن در بطن جامعه پرداختیم که در ادامه میخوانید:
طاهرقلی زاده در گفتگو با مهر گفت: زن، در بطن فرهنگ ایرانی-اسلامی، نه فقط نیمی از جامعه، که نیمی از عقلانیتِ جاری در متن زندگی است. او تجسمی است از پیوند آگاهانه احساس و تعقل؛ پیوندی که در خانه، بنیان امنیت و در اجتماع، پناهگاه و مدیر تزلزلها میتواند شود. آنجا که مشکلات، مرد را درگیر دوندگیها میکند، زن است که با لطافت و در عین حال، قاطعیت، دیوارهای حیات را از درون حفظ میکند. زن ایرانی، از دیرباز هم حافظ مهر مادری بوده و هم نگاهبان خرد همسری و هم بازوانی قابل اعتماد برای جامعه. و این نقشها، در لحظاتی حساس از تاریخ، به شکلی قابل حس با مفاهیم عاشورا پیوند خورده است. در ماه محرم، صحنهای در برابر دیدگان قرار میگیرد که در آن زنانی، نه در سایه مرد، بلکه در کنار او و گاه جلوتر، پرچمدارِ ایمان، استقامت، و بینش میشوند. زن در کربلا فقط اشکریز و داغدار نیست. او عقلانیترین تحلیلگر میدان هم هست. نگاهش فقط معطوف به مصیبت نیست، بلکه به مقصد است. حضرت زینب (سلاماللهعلیها) وقتی پس از آنهمه داغ، میفرماید: «ما رأیتُ إلا جمیلا»، تنها از جنس صبر سخن نمیگوید، بلکه از یک جهانبینی سخن میگوید. زن، در اوج رنج، همچنان میتواند راوی زیبایی باشد، اگر عمق نگاهش را از منبع الهی گرفته باشد.
صبر نه فقط یک واکنش که یک «روش فهمیدن» است
وی ادامه داد: قرآن، صبر را نه فقط یک واکنش در برابر رنج، که یک «روش فهمیدن» معرفی میکند. در سوره بقره آمده است: وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَبشارت ویژه برای کسانی است که در لحظهی مصیبت، جهان را فرو نمیریزند، بلکه به یاد جایگاه خود در هستی میافتند. امروز نیز، در متن زندگی، زنانی معتقد یافت میشوند که بارها این آیه را زیستهاند. وقتی شوهری درگیر مشکلات معیشت میشود، وقتی فرزندی با بحران هویت مواجه میشود، وقتی پدر و مادر پیر ناتوان میشوند، زن میماند، نگه میدارد، ترمیم میکند، و چهبسا با چشمانی پر از شک اما نگاهی آرام، نظم را بازمیگرداند. در روزگار ما که خانواده، میدان پیچیدهای از هیجانات و چالشهای مدرن است، زن ایرانی و معتقد همچنان ستون عقلانیت است؛ نه لزوماً با فرمان دادن، بلکه با فهمیدن. در بسیاری از بحرانهای خانوادگی، این زن است که نقش واسطهگری عاطفی و منطقی را باهم ایفا میکند. او بلد است که در برابر اشتباه همسر یا فرزند، زود نرنجد، بلکه ابتدا به حکمت حادثه بیندیشد. این همان «بصیرت درونی» است که حضرت زینب (س) نیز مناسب با شرایط و زمان خود نشان داد؛ وقتی در اوج اقتدار ظاهری دشمن، با طمأنینهای کمنظیر فرمود: فکد کیدک واسع سعیک وناصب جهدک… و دشمن را تحقیر کرد، نه با فریاد، بلکه با یقین.
این کارشناس فرهنگی افزود: زن ایرانی، اگر چه بار احساس را بر دوش دارد، اما از عقل جدا نیست. بلکه عقل او، از دل محبت میگذرد و به تصمیمسازی میرسد. در خانوادههایی که مادران اهل تأمل و تحلیلاند، بحرانها زودتر به راهحل میرسند. زن، ذاتاً توان تحلیل روانی دارد. او چهره فرزندش را میخواند، سکوت همسر را درک میکند، و پیش از آنکه گفتوگویی رخ دهد، ذهنش بهدنبال فهمیدن ماجراست. این ویژگی، اگر در کنار استقامت ایمانی قرار گیرد، به قدرتی خارقالعاده تبدیل میشود.در قرآن، صبر با عبارات گوناگونی تکرار شده است؛ گاه در کنار نماز، گاه در کنار شکر، و گاه به عنوان شرط پیروزی: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ در این آیه، نه فقط صبر فردی، بلکه صبر جمعی و مراقبت از جایگاه نیز مطرح است. زن ایرانی را بالخصوص میتوان نگهبان آرامش دانست. او مراقب است که خستگیهای بیرون، به تنشهای درون خانه تبدیل نشوند. و در این مسیر، از خود مایه میگذارد؛ گاهی با فروخوردن دلخوری، گاهی با مهربانی مضاعف، و گاهی با مدیریت پنهان مشکلاتی که حتی دیگر اعضای خانواده از آنها بیخبرند.
قلی زاده ادامه داد: محرم، زمان خوبی است برای بازخوانی الگوی زن در فرهنگ عاشورایی. زنان کربلا، نه فقط مادر و خواهر و دختر، بلکه «تاریخساز» نیز بودند. آنان نگران حفظ جان نه، بلکه نگران گمشدن حقیقت بودند. آنجا که امام حسین (علیهالسلام) در شام آخر، به یارانش رخصت رفتن داد، زنان کاروان نیز باقی ماندند و نگفتند ما میرویم چون جانمان در خطر است و یا کاری از ما ساخته نیست. آنان ماندند، گریستند، ایستادند، و در نهایت، پیام را رساندند. این پیوند عاطفه، تعقل و عمل به حقیقت، دقیقاً همان الگویی است که زن ایرانی باورمند تا امروز آن را در بافت زندگی خود جاری کرده است. چنین زنی صبرش منفعل نیست. صبری از جنس بنشین و بسوز نیست. بلکه صبرش، «صبر در حال کنش» است. مادر شهیدی که هنوز پای ثابت فعالیتهای اجتماعی است، زنی که با وجود مشکلات اقتصادی، هنوز سفرهاش را با دعا زینت میدهد، مادری که در برابر نافرمانی نوجوانش، به جای فریاد، رو به قبله صبر میآورد و راه محبت و مدیریت را پیدا میکند، همگی نمادهای زنانی هستند که از صبر عاشورایی، راهبرد زندگی ساختهاند.
این کارشناس فرهنگی گفت: زنانی که ماه محرم را فقط عزاداری نمیدانند، بلکه آن را فرصتی برای فهمیدن عمق ارتباط بین عقلانیت و ایمان میبینند، زنانی هستند که نقششان در جامعه، چه بسا چند برابر مردان میتواند اثرگذار باشد. در جهان پرشتاب و پرتنش امروز، زن ایرانیای که هویت خویش را بر اساس الگوهای دینی و عاشورایی بازخوانی میکند و الگوی زینبگونه را میشناسد، صبر را نه صرفاً یک فضیلت اخلاقی، بلکه یک استراتژی برای زندگی میفهمد. به همین دلیل، هم گریهاش متعالی میشود، و هم خشمش منطقی. هم بخشش دارد، هم مرز. و همین ویژگیها است که او را ستون خانه میکند؛ نه فقط از جهت احساس، بلکه از جهت درکِ عمیقِ معنا. زن با ایمان ایرانی، میراثدار صبری است که در عاشورا اوج گرفت، و در گذر قرنها، بافتبهبافت در تار و پود زن مسلمان تنیده شد. در شبهای محرم، زن ایرانی نه فقط شمع و روضه برپا میکند، بلکه هویت خویش را احیا میکند. هر اشک، نوعی بیعت است با صبری آگاهانه؛ صبری که میفهمد کدام راه باید ادامه یابد، حتی اگر پر از سختی باشد. این صبر، از جنس ترس نیست، از جنس یقین است؛ یقین به اینکه اگر انسان بر مدار حق ایستادگی کند، پیروز حقیقی خواهد بود، حتی اگر در ظاهر، همهچیز شکست خورده باشد.
وی در پایان گفت: ماه محرم، تجلیگاه صبر زنانی است که در میان نیزهها، رسالت زن بودن را معنا کردند. زن فهیم امروز نیز اگر در برابر ناملایمات جامعه و خانواده همچنان بایستد و نگذارد احساس و عقلش بهجای یکدیگر تصمیم بگیرند و در میانه بحران، بهجای قضاوت و یا تحتتأثیر احساسات قرار گرفتن، اول فهمیدن را انتخاب کند، راه همان زنانی را ادامه داده است که تاریخ را ساختند، نه فقط برای زمان خود، بلکه برای همه نسلها.
Saturday, 26 July , 2025