سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه ضمن برشمردن نقاط قوت و ضعف ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، گفت که «باید اولویت نخست کشور، انجام یک جراحی بزرگ اقتصادی باشد».

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، آن هم با حمایت صریح و همه‌جانبه آمریکا، بیش از آن‌که یک درگیری متعارف نظامی باشد، نمود بارز جنگ ترکیبی هوشمند علیه جمهوری اسلامی ایران است. هدف اصلی این جنگ، نه صرفاً ضربه‌زدن نظامی، بلکه تضعیف امنیت ملی، انسجام اجتماعی، و جایگاه راهبردی ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی است.

در این میان، ملت ایران با تبعیت از رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب، دوشادوش نیرو‌های مسلح، پاسخ کوبنده‌ای به این تجاوز دادند و بار دیگر نشان دادند که دشمن در برابر اراده ملت و اقتدار جمهوری اسلامی راهی جز عقب‌نشینی ندارد.

با وجود این پیروزی، اهمیت «جهاد تبیین» بیش از همیشه احساس می‌شود؛ چراکه شناخت ابعاد این جنگ و افشای سیاست‌های پنهان دشمن، نقشی کلیدی در حفظ هوشیاری جامعه و انسجام ملی ایفا می‌کند.

بر همین اساس، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در قالب ویژه‌برنامه «برای وطن»، میزبان گفت‌و‌گو‌هایی تحلیلی با چهره‌های مؤثر سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور از جمله «فواد ایزدی» کارشناس مسائل آمریکا، «جواد امام» سخنگوی جبهه اصلاحات، «گقارد منصوریان» نماینده مسیحیان ارمنی اصفهان و جنوب ایران، «جواد منصوری» نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «محمد قادری» کارشناس مسائل منطقه، «حسام الدین آشنا» رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک در دولت دوازدهم، «ابراهیم متقی» تحلیلگر مسائل بین‌الملل، «سید رسول موسوی» دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران و «علاءالدین بروجردی» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی شده است.

در این قسمت، با «رامین مهمان‌پرست» سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به گفت‌و‌گو نشستیم تا روایت او از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران و واکنش مردم و نیرو‌های مسلح کشورمان را بشنویم؛ و نقش انسجام ملی و اقتدار دفاعی ایران را در این نبرد بررسی کنیم.

مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه بخوانید.

نقش کلیدی فرمانده کل قوا در مدیریت بحران

سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه، در پاسخ به این پرسش که «به نظر شما چه عناصر و مؤلفه‌های جدیدی باید در آینده ایران مدنظر قرار گیرد تا بازدارندگی کشور تقویت شود؟»، اظهار کرد: در تحلیل آینده، باید با دقت به رخداد‌های جنگ ۱۲ روزه اخیر نگاه کنیم و نقاط قوت و ضعف خود را به‌درستی بشناسیم. یکی از مهم‌ترین نقاط قوت ما، ۵+۱ بود؛ مجموعه‌ای از ۶ عامل کلیدی که در رأس آنها، رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار دارند.

وی ادامه داد: ایشان به‌عنوان فرمانده کل قوا، ستون اصلی اقتدار جمهوری اسلامی ایران هستند. در اوج بحرانی که دشمن به‌صورت غافلگیرانه و ناجوانمردانه تلاش داشت توطئه شوم خود را اجرا کند، شاهد بودیم که رهبری چگونه با درایت و شجاعت، صحنه را مدیریت کردند. این تدبیر، نقش بسزایی در حفظ انسجام و بازدارندگی کشور داشت.

واکنش دفاعی ایران؛ شاهکاری که معادلات را تغییر داد

رامین مهمان‌پرست در ادامه با اشاره به عناصر مکمل هدایت‌های رهبر معظم انقلاب توضیح داد: پنج شاخص مهم وجود دارد که همگی در چارچوب تدابیر و مدیریت مقام معظم رهبری تعریف می‌شوند و باید به‌طور دقیق مورد ارزیابی قرار گیرند.

این دیپلمات ادامه داد: اولین شاخص، توان دفاعی کشور است. در این حوزه، هرچند متوجه برخی ضعف‌ها در سیستم پدافندی و سامانه‌های هوایی شدیم که باید به‌سرعت جبران شوند، اما در مجموع، بخش دفاعی ما عملکردی بسیار چشمگیر داشت. همین توان دفاعی بود که معادلات را به‌کلی تغییر داد.

مهمان‌پرست تصریح کرد: بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی در جهان – حتی آنهایی که منتقد یا مخالف جمهوری اسلامی ایران هستند – این واکنش را یک «شاهکار نظامی» توصیف کردند. آنچه اتفاق افتاد، این بود، تعداد زیادی از فرماندهان ارشد نظامی به شهادت رسیدند و دشمن تلاش داشت کشور را در شرایط بحرانی قرار دهد؛ اما در فاصله‌ای بسیار کوتاه، نیرو‌های جایگزین به‌سرعت مستقر شدند، آمادگی لازم را کسب کردند و همان شب، عملیات سنگین موشکی علیه دشمن متجاوز با قدرت اجرا شد. این توانایی در واکنش سریع، یکی از جلوه‌های بارز قدرت بازدارندگی ایران است.

نفوذ دشمن و واکنش مؤثر نهاد‌های امنیتی

وی در ادامه گفت: دومین مؤلفه، بُعد امنیتی است. در این جنگ، روشن شد که دشمن سال‌ها برای نفوذ در ساختار‌های داخلی کشور برنامه‌ریزی کرده بود؛ از طریق عوامل نفوذی و مزدور‌هایی که مأموریت داشتند در موقعیت‌های حساس دست به اقدام بزنند. بسیاری از عملیات‌های تروریستی صورت‌گرفته نیز حاصل همین نفوذ‌ها بود.

وی افزود: این مسئله نشان می‌دهد که ما در حوزه امنیتی همچنان باید با جدیت بیشتری کار کنیم؛ شناسایی همه منافذ نفوذ و برخورد قاطع با آنها، ضرورتی انکارناپذیر است.

مهمان‌پرست گفت: با این حال، واکنش سریع و هماهنگ نیرو‌های امنیتی در همین بازه ۱۲ روزه، بسیار قابل‌توجه و مؤثر بود. اقداماتی گسترده برای شناسایی عوامل نفوذی، کشف و ضبط تجهیزات آنها و خنثی‌سازی تهدیدات انجام شد. این عملکرد امنیتی نه‌تنها در کنترل اوضاع نقش داشت، بلکه بازتاب مثبتی در جامعه ایجاد کرد و با استقبال عمومی همراه شد.

سناریوی هرج‌ومرج ناکام ماند

این دیپلمات ایرانی، سومین مؤلفه بازدارندگی را «دولت» دانست و گفت: دولت در این بحران عملکرد خوبی از خود نشان داد. در شرایطی که به‌راحتی می‌توانست وضعیت به یک بحران جدی تبدیل شود – و دشمن هم برای آن سناریو‌هایی طراحی کرده بود – دولت توانست مدیریت هوشمندانه‌ای داشته باشد تا مردم احساس کمبود یا ناامنی نکنند.

وی ادامه داد: وقتی افرادی مجبور به جابه‌جایی برای حفظ جان خود بودند، دشمن بر روی ایجاد اختلالاتی مانند کمبود بنزین و نان، تشکیل صف‌های طولانی، درگیری‌های داخلی و حتی هرج‌ومرج در سطح جامعه حساب ویژه‌ای باز کرده بود؛ اما هیچ‌کدام از این موارد محقق نشد.

مهمان‌پرست تصریح کرد: این واقعیت نشان می‌دهد که دولت نقش خود را به‌درستی و به‌موقع ایفا کرد و اجازه نداد شرایط داخلی به بحران اجتماعی تبدیل شود.

اتحاد رسانه‌ها در دفاع از وطن

سفیر اسبق ایران در لهستان، قزاقستان و تایلند، شاخص چهارم را «رسانه‌ها» عنوان کرد و گفت: رسانه‌ها در این بحران، یک آزمون بزرگ را با موفقیت پشت سر گذاشتند. با وجود تفاوت‌های جدی در دیدگاه‌ها و مواضع سیاسی، زمانی که موضوع «وطن» مطرح شد، همه رسانه‌ها برای دفاع از کشور وارد میدان شدند و جنگ روانی دشمن را با قدرت پاسخ دادند.

وی تصریح کرد: رسانه ملی با دعوت از چهره‌هایی با دیدگاه‌های مختلف، نشان داد که وحدت ملی در اولویت است و این حرکت، روزنه‌ای امیدبخش برای آینده بود. همچنین، بسیاری از رسانه‌های مستقل که معمولا نظرات متفاوتی دارند، در این برهه حساس با احساس مسئولیت به میدان آمدند و برای بسیج افکار عمومی و حفظ انسجام ملی تلاش کردند.

مردم دقیقا عکس پیش‌بینی دشمن عمل کردند

وی درباره شاخص پنجم گفت: مهم‌ترین عامل در تقویت بازدارندگی، مردم بودند. ملت ایران بار دیگر نشان داد که تا چه اندازه به کشور خود عشق می‌ورزد و از قدرت درک و بلوغ بالایی برخوردار است.

مهمان‌پرست ادامه داد: دشمن بیش از ۲۰ سال برای چنین موقعیتی برنامه‌ریزی کرده بود. تصور آنها این بود که به دلیل وجود برخی نارضایتی‌ها، اعتراضات، مشکلات اقتصادی یا مطالبات نسل جوان، در چنین شرایطی مردم از نظام فاصله می‌گیرند، با دشمن همراه می‌شوند و کشور از درون فرو می‌پاشد.

این دیپلمات با بیان اینکه، اما نتیجه کاملاً برعکس بود تصریح کرد: مردم ایران نه‌تنها از دشمن حمایت نکردند، بلکه با تمام توان پای دفاع از کشور ایستادند. این واکنش، ریشه در تمدن چند هزار ساله، شخصیت ملی، فرهیختگی ذاتی و عشق عمیق ملت ایران به میهن دارد.

وی اظهار داشت: در این دوره صحنه‌های بی‌نظیری خلق شد؛ مردم ایثارگرانه به یکدیگر کمک می‌کردند، همه در صحنه حاضر بودند و نوع حمایتی که از رهبری صورت گرفت، فوق‌العاده و کم‌نظیر بود. حتی بسیاری از کسانی که پیش‌تر نسبت به نظام یا سیاست‌های آن، و حتی نسبت به رهبری انتقاد‌هایی داشتند، در این مقطع حساس با صراحت اعلام کردند؛ اگر هم اختلافی وجود دارد، این اختلاف خانوادگی است و به هیچ نیروی خارجی اجازه نمی‌دهیم به حریم ما تجاوز کند.

حفظ دستاورد‌ها و لزوم تقویت بازدارندگی دفاعی

مهمان‌پرست در جمع‌بندی این بخش ادامه داد: این ترکیب «۱+۵» که برای ما بسیار ارزشمند و راهبردی بود، باید حفظ شود؛ البته نقاط ضعف آن نیز باید شناسایی و ترمیم شود. اما فراتر از آن، برای آینده لازم است اقدامات اساسی‌تری انجام دهیم تا قدرت بازدارندگی کشور بیش از پیش افزایش یابد.

وی ادامه داد: تجربه اخیر به‌روشنی به همه نشان داد که اگر کشوری ضعیف باشد، دشمن بدون هیچ ملاحظه‌ای و کاملاً ناجوانمردانه حمله می‌کند و تا آخرین مرحله پیش می‌رود. در واقع، اگر خواهان جلوگیری از جنگ هستیم، باید از توان دفاعی بالا و پاسخ‌گویی قاطع برخوردار باشیم.

این دیپلمات تصریح کرد: تصور اینکه در عرصه بین‌الملل همه‌چیز بر پایه احترام به حقوق کشور‌ها بنا شده، تصوری اشتباه است. در این فضا، تنها کشور‌هایی می‌توانند از منافع ملی خود دفاع کنند که قوی، مقتدر و آماده باشند؛ نه آنهایی که عقب‌نشینی می‌کنند یا با رویکردی ملایم وارد می‌شوند.

بازنگری در نگاه به مردم و ضرورت جراحی بزرگ اقتصادی

وی در ادامه افزود: در بخش‌های دفاعی و امنیتی، نیازمند بازنگری جدی برای شناسایی و تقویت نقاط ضعف هستیم. اما مهم‌تر از همه، ضرورت تجدید نظر در رویکردمان نسبت به مردم است. ما مردمی بسیار ارزشمند، باهوش، فهیم و دلسوز داریم. آنچه نیاز است، اصلاح نگاه ما به مردم است.

مهمان‌پرست گفت: باید دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه، افراط و تفریط را کنار بگذاریم و به مردم اعتماد کنیم. تجربه نشان داده هر زمان که به مردم میدان داده‌ایم، با تمام توان به صحنه آمده‌اند و برای کشور خود ایثار کرده‌اند. این سرمایه انسانی بزرگ‌ترین پشتوانه ملی است.

وی افزود: با این حال، به باور من پاشنه آشیل اصلی کشور، مسئله اقتصادی است. اگر به‌دنبال تقویت واقعی قدرت ملی و بازدارندگی هستیم، باید اولویت نخست کشور، انجام یک جراحی بزرگ اقتصادی باشد. تنها در سایه چنین اصلاحات عمیقی است که توانمندی‌های لازم برای مقابله با تهدیدات و پیشرفت پایدار شکل می‌گیرد.

ایران در نظم جهانی جدید؛ ضرورت قدرت ملی در کنار دیپلماسی بلوکی

مهمان‌پرست در پاسخ به این پرسش که «برخی تنهایی ژئوپلیتیک ایران را عاملی برای جسارت رژیم صهیونیستی به اقدام نظامی می‌دانند؛ برای تقویت موضع خود، ایران باید به سمت چه بلوک‌هایی حرکت کند و چه برنامه‌ریزی‌ای داشته باشد؟»، گفت: ما در طول دهه‌های گذشته، مقاطع مختلفی را در عرصه بین‌الملل پشت سر گذاشته‌ایم. در دوره‌ای، جهان درگیر جنگ سرد بود؛ بلوک غرب تحت حمایت ایالات متحده قرار داشت و بلوک شرق زیر چتر اتحاد جماهیر شوروی فعالیت می‌کرد. اما با پایان جنگ سرد، ساختار نظم جهانی دچار تحولات گسترده‌ای شد.

این دیپلمات افزود: مدتی آمریکایی‌ها تصور می‌کردند نظم نوین جهانی به معنای تسلط کامل آنها بر دنیا خواهد بود، اما بسیاری از رؤیا‌های آنها محقق نشد. در نتیجه، جهان به سمت نظم چندقطبی حرکت کرد؛ جایی که قدرت گرفتن بلوک‌ها، اتحادیه‌ها و همکاری‌های چندجانبه منطقه‌ای در اولویت قرار گرفت.

وی تصریح کرد: ایران نیز اکنون در مجموعه‌های مهمی، چون بریکس، سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه اوراسیا، اکو و دی۸ عضویت دارد و این ظرفیت‌ها بسیار ارزشمند است. اما باید به یک نکته کلیدی توجه داشته باشیم: در دنیای امروز، دوست و دشمن دائمی وجود ندارد.

مهمان‌پرست گفت: این‌که تصور کنیم، چون مثلاً روسیه یا چین در بسیاری از موضوعات با ما همسو هستند، بنابراین در همه زمینه‌ها حاضرند برای ما هزینه دهند، یک اشتباه راهبردی است. منافع ملی برای هر کشور اصل محوری است و بر اساس همان منافع، سیاست‌هایشان را تنظیم می‌کنند.

وی ادامه داد: اگر می‌خواهیم دوستان بیشتری داشته باشیم و دیگران نیز به خاطر منافع‌شان، مواضع درستی بگیرند، باید خودمان را قوی کنیم. کشورها، به‌ویژه قدرت‌های جهانی، با دولت‌هایی همکاری می‌کنند که از اقتدار، انسجام داخلی و ظرفیت بالای اقتصادی برخوردار باشند. این همان واقعیتی است که در نظم جهانی جدید باید آن را جدی گرفت.

دیپلماسی اقتصادی؛ کلید عبور از تحریم و انزوا

این دیپلمات با ذکر مثالی برای تبیین اهمیت قدرت اقتصادی در سیاست خارجی گفت: اگر به یاد داشته باشید، در دوره‌ای که تحریم‌ها در حال شدت گرفتن بود، کشور‌هایی مانند ژاپن، کره جنوبی، امارات، ترکیه و هند – که بسیاری از آنها از نظر سیاسی به آمریکا نزدیک بودند – به دلیل منافع اقتصادی بزرگی که با ایران داشتند، برای تعویق یا عدم اجرای تحریم‌ها با ایالات متحده چانه‌زنی می‌کردند.

وی ادامه داد:، اما کشور‌هایی که هیچ رابطه اقتصادی یا منافع ملموسی با ما نداشتند، دلیلی برای حمایت یا مقاومت در برابر فشار‌های بین‌المللی نمی‌دیدند. این واقعیت ساده، اما مهم نشان می‌دهد که بدون ایجاد منافع اقتصادی مشترک، نباید انتظار همراهی از دیگر کشور‌ها داشت.

این دیپلمات تأکید کرد: ما باید ظرفیت‌های اقتصادی خود را بالا ببریم و برای کشور‌ها منافعی تعریف کنیم. در سیاست خارجی، دیپلماسی اقتصادی باید به اولویت تبدیل شود و حضور پررنگ‌تری پیدا کند. تنها در این صورت است که می‌توان از قدرت‌های دیگر انتظار داشت در راستای منافع مشترک، در کنار ما قرار بگیرند و حتی در زمان بحران، برای حمایت از ایران وارد عمل شوند.

مهمان‌پرست گفت: واقعیت این است که در این جنگ ۱۲ روزه، مردم ما روی پای خود ایستادند. تجربه نشان داد که اگر همه با هم باشیم و انسجام ملی حفظ شود، حتی سخت‌ترین بحران‌ها نیز با موفقیت پشت سر گذاشته می‌شود.

پیام‌های ضدونقیض ترامپ؛ از مذاکره تا فشار حداکثری

مهمان‌پرست در پاسخ به سؤالی درباره رفتار‌های متناقض دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، گفت: زمانی که ترامپ انتخاب شد، حدود دو ماه تا آغاز رسمی دوره ریاست‌جمهوری‌اش باقی مانده بود. در همین فاصله، اعلام کرد که تا زمان آغاز به کارش، بحران‌هایی مانند درگیری اوکراین و روسیه و مسأله غزه و رژیم صهیونیستی باید خاتمه پیداکند. ترامپ تلاش می‌کرد این تصویر را القا کند که دیگر درگیر بحران‌های فرسایشی نخواهد شد و تمرکز اصلی‌اش مقابله با چین در عرصه اقتصادی است.

وی ادامه داد: به‌بیان دیگر، ترامپ می‌خواست نشان دهد آمریکا قصد دارد از پرونده‌هایی که برایش هزینه‌زا شده‌اند، خارج شود و رقابت اصلی خود را با چین تعریف کند.

این دیپلمات افزود: در همین راستا، ترامپ پیام مذاکره برای ایران فرستاد و حتی نامه‌نگاری‌هایی انجام شد. این اتفاق بسیار مهم بود و باید دقیق بررسی می‌کردیم که نیت واقعی آمریکایی‌ها از این اقدام چیست؛ چراکه مواضع جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه در موضوع هسته‌ای، کاملاً روشن و اعلام‌شده بود.

وی تصریح کرد: آنها به‌خوبی می‌دانستند که خطوط قرمز ایران چیست. پس سؤال این است: چرا با وجود این آگاهی، شروع به نامه‌نگاری و ارسال پیام مذاکره کردند؟ اینجاست که شناخت دقیق از اهداف و راهبرد‌های آمریکا ضرورت پیدا می‌کند و باید در مواجهه با چنین پیام‌هایی، بسیار هوشمندانه و با دقت عمل کرد.

سناریوی اول؛ عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا و مخالفان جدی آن

سفیر اسبق ایران در لهستان با اشاره به سه سناریوی محتمل در مواجهه آمریکا با ایران، گفت: سناریوی نخست این بود که آمریکایی‌ها واقعاً به این نتیجه رسیده باشند که باید برای همیشه خصومت‌ها با جمهوری اسلامی ایران را کنار بگذارند، گذشته را جبران کنند و مسیر جدیدی در روابط دوجانبه گشوده شود؛ مسیری که به ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی پایدار، همکاری‌های گسترده و حتی سرمایه‌گذاری مشترک منجر شود.

وی ادامه داد: این سناریو، در صورت تحقق، می‌توانست هم به نفع ایران باشد و هم به سود آمریکا. اما باید توجه داشت که این گزینه، مخالفان جدی و قدرتمندی داشت و دارد.

این دیپلمات افزود: مهم‌ترین مخالفان این سناریو، رژیم صهیونیستی – به‌ویژه جریان‌های تندرو داخلی آن – و همچنین جریان‌های افراطی در داخل ایالات متحده و لابی صهیونیستی بودند. افزون بر آن، گروه‌های ضدانقلاب، منافقین و دیگر دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی نیز با این مسیر مخالف‌اند.

وی تاکید کرد: حتی برخی کشور‌های عربی منطقه یا برخی کشور‌های غیرعربی که از قدرتمند شدن ایران واهمه دارند، علاقه‌مند نیستند ایران به رابطه‌ای پایدار و سازنده با آمریکا برسد. بنابراین، احتمال تحقق آن بسیار پایین و ضعیف بود.

سناریوی دوم؛ جنگ تمام‌عیار و مخالفت گسترده با آن

وی در ادامه افزود: سناریوی دوم، آغاز یک جنگ و درگیری گسترده میان ایران و آمریکا بود. در این سناریو، آمریکایی‌ها می‌توانستند از مذاکرات به‌عنوان ابزاری برای توجیه افکار عمومی استفاده کنند و ادعا کنند که راه دیپلماسی را آزموده‌اند، اما چون به نتیجه نرسیده‌اند، چاره‌ای جز اقدام نظامی باقی نمانده است.

مهمان‌پرست گفت:، اما این گزینه نیز، با وجود طرح شدن در محافل سیاسی و نظامی، مخالفان بسیار جدی و قدرتمندی دارد. جالب اینجاست که اولین مخالفان آن، خود ایران و آمریکا هستند. هیچ‌کدام از طرفین تمایلی به درگیری تمام‌عیار ندارند، چراکه چنین جنگی نه برای ما سودی دارد و نه برای آمریکا.

وی تصریح کرد: درگیری نظامی گسترده، هزینه‌های سنگینی به دنبال دارد و می‌تواند تبعات غیرقابل پیش‌بینی برای کل منطقه به‌همراه داشته باشد. کشور‌های عربی منطقه، اروپایی‌ها و حتی قدرت‌های دیگر نیز با این سناریو مخالف‌اند؛ چرا که خاورمیانه و غرب آسیا برای بسیاری از آنها منطقه‌ای راهبردی و حیاتی است.

این دیپلمات گفت: از منظر کشور‌های عربی منطقه نیز، ثبات منطقه‌ای مهم‌ترین اولویت است و آنها به‌شدت نگرانند که یک جنگ فراگیر، کل ساختار امنیتی و اقتصادی منطقه را دچار فروپاشی کند.

وی تصریح کرد: با این حساب، پیش‌بینی این بود که این سناریو نیز به‌احتمال زیاد رخ نخواهد داد؛ و من همچنان معتقدم که درگیری تمام‌عیار نظامی، مخالفان جدی زیادی دارد و احتمال تحقق آن بسیار پایین است.

بین آمریکا و اسرائیل تفاوتی نیست

سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه، سناریوی سوم را حالتی «بینابینی» توصیف کرد و گفت: این حالت نه به توافق کامل منجر می‌شود و نه به یک جنگ گسترده. در واقع، نوعی وضعیت میانی است که در آن، فشار‌های اقتصادی تشدید می‌شود، تحریم‌ها ادامه می‌یابد، مذاکرات بدون نتیجه قطعی پیش می‌رود و در این بین، شیطنت‌هایی نیز از سوی رژیم صهیونیستی و حتی گاه خود آمریکا دیده می‌شود.

مهمان‌پرست با اشاره به نقش اسرائیل در این سناریو گفت: اگرچه در سیاست‌های کلان، نمی‌توان تفاوتی میان آمریکا و اسرائیل قائل شد، اما نوع منافع آنها در درگیری‌های منطقه‌ای کاملاً متفاوت است. اسرائیلی‌ها از وقوع جنگ و درگیری در منطقه سود می‌برند، در حالی که برای آمریکا چنین وضعیتی می‌تواند هزینه‌زا و برخلاف برخی منافع استراتژیکش باشد.

وی افزود: به نظر می‌رسد حتی آمریکا نیز، تا حدی تحت تأثیر تحریکات و سناریوسازی‌های رژیم صهیونیستی قرار گرفته و در مسیر این تقابل محدود و چندلایه، وارد عمل شده است.

رفتار‌های متناقض تیم ترامپ؛ سیاست سردرگمی یا راهبرد حساب‌شده

مهمان‌پرست در تکمیل تحلیل خود از سناریوی سوم گفت: رفتار دونالد ترامپ و تیم او در دوران ریاست‌جمهوری‌اش بسیار عجیب و گاه غیرقابل پیش‌بینی بود. اعضای تیم او متناسب با سبک رفتاری رئیس‌جمهور وقت آمریکا موضع‌گیری می‌کردند؛ گاه انعطاف‌پذیر، گاه تند، و اغلب غیرمنسجم.

وی افزود: در جریان یکی از دوره‌های مذاکره، تیم ایرانی از طریق وزیر خارجه عمان – که به‌عنوان واسطه ایفای نقش می‌کرد – متونی را برای طرف آمریکایی ارسال می‌کرد. برخی از پاسخ‌هایی که از سوی تیم ترامپ دریافت می‌شد، بسیار تعجب‌برانگیز بود و کاملاً می‌پذیرفتند.

این دیپلمات تصریح کرد: برای مثال، در بعضی موارد، طرف آمریکایی عباراتی به زبان انگلیسی روی متن می‌نوشت که نشان‌دهنده استقبال کامل از پیشنهاد‌های ایران بود؛ عباراتی که به‌سختی می‌شد باور کرد چنین پذیرشی از سوی آمریکا رخ داده باشد.

وی گفت:، اما چند روز بعد، همان تیم آمریکایی، مواضعی کاملاً متفاوت اتخاذ می‌کرد؛ به‌عنوان مثال، اعلام می‌کردند که ایران نباید هیچ‌گونه غنی‌سازی انجام دهد – که دقیقاً در تضاد با پذیرش قبلی آنها بود.

فقط اسرائیل به‌دنبال درگیری است

این دیپلمات ایرانی در ادامه تحلیل خود گفت: شخصیت ترامپ به این صورت است که اگر کسی بخواهد در فعالیت‌های اقتصادی یا سیاسی موفق باشد، باید یا برگ برنده‌ای داشته باشد و کار را تمام کند، یا اینکه طرف مقابل را سردرگم، گیج و مردد نگه دارد. از نظر او، اتخاذ مواضع متناقض و متضاد، یک راهبرد برای در ابهام نگه‌داشتن طرف مقابل بود.

وی تأکید کرد: به نظر من، رفتار ترامپ در تعامل با ایران دقیقاً در همین چارچوب بخشی از یک تاکتیک هدفمند برای مدیریت روانی صحنه مذاکره تعریف می‌شد.

مهمان‌پرست در ادامه با نگاهی راهبردی‌تر افزود: اگر ما بخواهیم کشورمان آسیب نبیند و بتوانیم سیاست خارجی را هم از بعد سیاسی و هم از بعد میدانی مدیریت کنیم، تجربه‌های گذشته یک پیام روشن دارد؛ در برابر تجاوز و تهدید، اگر کوتاه بیاییم، پایانی در کار نخواهد بود. آنها تا انتها پیش می‌روند.

وی ادامه داد:، اما اگر پاسخی قاطع، دندان‌شکن و محکم بدهیم و نشان دهیم که قدرت داریم برای طرف مقابل هزینه ایجاد کنیم، درگیری‌ها اتفاقاً زودتر تمام خواهد شد. دشمن باید بداند که تجاوز، بی‌پاسخ نمی‌ماند و هزینه دارد.

مهمان‌پرست گفت: شرایط به‌گونه‌ای شده که طرف مقابل نیز به این درک رسیده است که هرگونه اقدام علیه ایران، هرچند ممکن است خساراتی برای ما داشته باشد – که البته ما هم خواهان آن نیستیم –، اما پاسخ ایران هم برای آنها پرهزینه خواهد بود.

وی تصریح کرد: امروز تنها کسی که واقعاً خواهان ادامه تنش‌ها و درگیری‌ها در منطقه است، رژیم صهیونیستی و مزدوران تروریستی آن هستند؛ زیرا ماهیت آنها بر بی‌ثبات‌سازی و جنگ بنا شده است.

نقش نیابتی اسرائیل در تأمین منافع غرب

مهمان‌پرست در پاسخ به پرسشی درباره آینده اتحاد آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران تصریح کرد: همه دولت‌های آمریکا، بدون استثنا، از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کنند و آن را به‌نوعی فرزند نامشروع خود می‌دانند. رژیمی که به نیابت از قدرت‌های غربی، در منطقه تلاش می‌کند منافع آنها را تأمین کند. اما در عین حال، نباید فراموش کنیم که صهیونیست‌ها اهداف مستقلی دارند که در بسیاری موارد، با منافع ملی آمریکا در تضاد است.

وی افزود: رژیم صهیونیستی به‌عنوان یک گروه تروریستی با اعتقادات التقاطی و افراطی، خود را نماینده یهودیت معرفی می‌کند؛ در حالی‌که بسیاری از یهودیان واقعی نیز از عملکرد آنها تبری می‌جویند. این رژیم، بر اساس ایده‌ای افراطی، معتقد است باید سرزمینی از نیل تا فرات را تصرف کند و حتی رؤیای حکومت بر جهان توسط جامعه صهیونیستی را دنبال می‌کند.

مهمان‌پرست تأکید کرد: ممکن است در مقاطعی، صهیونیست‌ها به‌دنبال صلح یا آتش‌بس ظاهری باشند؛ اما این صرفاً به این دلیل است که در آن مقطع، قادر به پیشبرد سیاست‌های تجاوزکارانه خود نیستند. اگر فضا را مساعد ببینند، خوی خشونت‌طلب و سلطه‌جوی آنها بلافاصله فعال می‌شود.

این دیپلمات هشدار داد: اگر آمریکایی‌ها با دیدی کلان‌تر به مسائل نگاه کنند، درمی‌یابند که صهیونیست‌ها حتی می‌توانند خودِ ایالات متحده را نیز به سمت نابودی بکشانند.

وی خاطرنشان کرد: پیش‌بینی من این است که اگر صهیونیست‌ها بخواهند از یک حد مشخص فراتر بروند و نوع پاسخ‌هایی که از طرف جبهه مقاومت ایران و منطقه دریافت می‌کنند، قاطع و تعیین‌کننده باشد، آن‌گاه آمریکا از ادامه همراهی با آنها عقب‌نشینی خواهد کرد. به‌ویژه اگر احساس کنند ادامه تنش‌ها می‌تواند منافع حیاتی آمریکا یا متحدانش را به خطر بیندازد.

بین شخص ترامپ و نتانیاهو باید تفاوت قائل باشیم

مهمان‌پرست در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند آقای نتانیاهو، آقای ترامپ را فریب داد. با توجه به مصاحبه‌ای که رئیس‌جمهور داشتند و به نوعی سعی کردند یک فاصله‌ای و تفاوتی بین آمریکا و رژیم صهیونیستی قائل شوند، این تفکیک آیا درست است و در چه مسیری باید قدم برداریم؟ گفت: قطعاً باید بین شخص ترامپ و نتانیاهو تفاوت قائل شد. دموکرات‌ها یا حتی بخش عمده‌ای از جمهوری‌خواهان آمریکا، معمولاً سیستمی تصمیم‌گیری می‌کنند؛ یعنی سیاست‌ها در یک ساختار مشورتی و از سوی نهاد‌های مختلف تعیین و اعمال می‌شود. اما ترامپ شخصیت متفاوتی دارد؛ او فردی است که بسیاری از تصمیم‌های خود را شخصاً و احساسی می‌گیرد، بدون اینکه الزاماً مبتنی بر سیاست کلان یا نظر کارشناسی باشد.

وی افزود: ترامپ نشان داده است که قادر است در لحظه، مواضع خود را به‌طور کامل تغییر دهد. از همین‌رو، در مقایسه با ساختار ثابت سیاست‌گذاری در آمریکا، باید میان شخصیت او، نتانیاهو و سیاست کلان صهیونیسم سیاسی تمایز قائل شد.

با این حال، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه تأکید کرد: این تفاوت شخصیتی به‌هیچ‌وجه به‌معنای قطع حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی نیست. حتی در دوره دموکرات‌ها هم شاهد حمایت بی‌قید و شرط از این رژیم بودیم؛ چنان‌که جو بایدن علناً گفت: «اگر اسرائیل وجود نداشت، ما باید آن را به وجود می‌آوردیم».

مهمان‌پرست سپس به نکته‌ای مهم اشاره کرد و گفت: زمانی که ترامپ در انتخابات پیروز شد و دو ماه تا آغاز رسمی ریاست‌جمهوری‌اش باقی مانده بود، اعلام کرد که تا آن زمان باید بحران غزه و اوکراین حل‌وفصل شده باشد. این جمله، یک معنی پنهان هم در خود داشت: او به نتانیاهو مهلت داده بود تا در آن دو ماه، کار را تمام کند؛ هر جنایتی می‌خواهد انجام دهد، نسل‌کشی یا هر اقدام دیگری، چون بعد از آغاز ریاست‌جمهوری ترامپ، دیگر ماجرا باید پایان یافته باشد.

ناکامی نتانیاهو؛ عقب‌نشینی ترامپ

مهمان‌پرست با اشاره به احتمال تکرار سناریوی مشابه در موضوع حملات به تأسیسات هسته‌ای ایران، گفت: شاید همین سناریو درباره حمله به سایت‌های هسته‌ای ما نیز تکرار شده باشد. آقای نتانیاهو و تیم جنایتکار و تروریست همراه او به‌دنبال آن بودند که به آمریکا القا کنند: “ما می‌توانیم ماجرای هسته‌ای ایران را یکسره کنیم؛ حتی فراتر از آن، می‌توانیم نظام را ساقط و یک آشوب داخلی گسترده در ایران ایجاد کنیم. “

وی افزود: به‌نظر می‌رسد آقای ترامپ هم بر همین اساس، به آنها فرصت داده بود؛ یعنی این پیام را منتقل کرد که «اگر می‌توانی، تمامش کن؛ اگر نه، خودم وارد می‌شوم و موضوع را جمع می‌کنم.» چراکه ترامپ نمی‌خواست مستقیماً درگیر شود، بلکه در پی این بود که دیگران کار را پیش ببرند و هزینه آن را پرداخت کنند.

مهمان‌پرست تأکید کرد: من احساس می‌کنم تمام آن توهماتی که رژیم صهیونیستی طی ۲۰ سال گذشته پیگیری کرده بود، در همین عملیات ۱۲ روزه به اوج خود رسید. آنها با وعده اینکه «ماجرا را تمام می‌کنیم» به میدان آمدند؛ اما در نهایت، وقتی ترامپ متوجه شد که صهیونیست‌ها نه‌تنها موفق نمی‌شوند، بلکه خودشان دچار خسارات جدی شده‌اند و هیمنه‌شان در حال فروپاشی است، تلاش کرد که ماجرا را خودش جمع‌وجور کند.

ما باید قوی باشیم تا تجاوزی انجام نگیرد

این دیپلمات باسابقه در ادامه گفت: در آینده نیز، اگر رژیم صهیونیستی یا حامیان آن احساس کنند فرصتی پیش آمده تا بتوانند ضربات اساسی به ایران وارد کنند، بدون تردید این کار را انجام خواهند داد. برای آنها نه قواعد بین‌المللی، نه اصول اخلاقی و نه حتی حقوق بشر اهمیتی دارد؛ آنها تنها به‌دنبال منافع خود هستند و اگر فضا را مناسب ببینند، از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد.

وی تأکید کرد: تنها راه جلوگیری از تکرار چنین اقداماتی، تقویت مؤلفه‌های بازدارندگی است. ما باید به‌قدری قوی، هوشیار، متحد و منسجم باشیم که ذهنیت دشمن برای تسلیم کردن ایران از ریشه نابود شود. باید برای آنها این پیام روشن باشد که هیچ ضربه‌ای، هیچ توطئه‌ای و هیچ فشاری نمی‌تواند ما را به خواسته‌های آنان تن دهد.

هشدار به کشور‌های منطقه؛ اسرائیل در مسیر بی‌ثبات‌سازی مستمر

سفیر اسبق ایران در قزاقستان، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «برخی کشور‌های منطقه در ظاهر نقش تسهیلگر صلح را ایفا می‌کنند، اما در عمل به‌نوعی درگیری را نیز تسریع می‌کنند؛ واکنش درست ایران چیست که نه منزوی شود و نه بازی بخورد؟» گفت: نقش این کشور‌ها بسیار پیچیده و در عین حال جالب است. اگر در مقطعی احساس کنند که رژیم صهیونیستی می‌تواند ضربات سنگینی به ایران وارد کند و آمریکا نیز از آن پشتیبانی خواهد کرد، شاید در اعماق ذهن خود، از تضعیف ایران ناراضی نباشند.

وی ادامه داد: در ابتدای بحران، برخی از این کشور‌ها چنین تصوری داشتند؛ اما به‌تازگی مقداری هوشیار شده‌اند. آنها آرام‌آرام درک می‌کنند که طراحی صهیونیستی صرفاً محدود به ایران نیست. این پروژه از غزه و فلسطین آغاز شده، به لبنان، سوریه، عراق و ایران رسیده و در صورت موفقیت، نوبت به خودِ آنها خواهد رسید.

مهمان‌پرست با تأکید بر راهبرد تجزیه و تضعیف قدرت‌های بزرگ اسلامی منطقه توسط صهیونیست‌ها گفت: صهیونیست‌ها بر این باورند که اگر کشور‌های بزرگ اسلامی در منطقه تجزیه، ساقط یا به‌شدت تضعیف شوند، تا بتوانند ایده تسلط صهیونیستی در منطقه را اجرا کنند.

وی تصریح کرد: بسیاری از این کشور‌هایی که گاه مواضع محکومیت اتخاذ می‌کنند و گاه در سکوت با تجاوزات همراهی دارند، فاقد قدرت لازم برای ایستادگی در برابر سیاست‌های آمریکا و اسرائیل هستند. در ذهن آنها هنوز این باور وجود دارد که اسرائیل رژیمی قدرتمند است که در گذشته، در مدت‌زمانی کوتاه، ارتش چند کشور عربی را شکست داده است.

مهمان‌پرست ادامه داد: از طرف دیگر، آنها نگرانند که اگر در منطقه درگیری گسترده‌ای شکل بگیرد، خودشان هدف بعدی اسرائیل باشند؛ بنابراین در یک وضعیت دوگانه، منفعل و محافظه‌کارانه قرار دارند که نتیجه‌ای جز آسیب‌پذیری بیشتر برایشان ندارد.

حمله به پایگاه العدید؛ پیام صریح ایران به منطقه/ تعرض به ایران بی‌پاسخ نمی‌ماند

این دیپلمات باسابقه با تأکید بر لزوم شفافیت در مواجهه با کشور‌های منطقه گفت: ما باید بسیار صریح با این کشور‌ها صحبت کنیم. ایده ما از ابتدا تشکیل یک سازوکار امنیتی منطقه‌ای بوده است. ما همیشه اعلام کرده‌ایم که به‌دنبال صلح، ثبات و پیشرفت کشور‌های منطقه هستیم. بار‌ها پیشنهاد داده‌ایم که سیستم امنیتی مشترکی تعریف شود تا همه کشور‌ها با هم از منطقه دفاع کنند و نیازی به حضور بیگانگان نباشد.

وی ادامه داد: ما باید راه‌های تقویت همکاری اقتصادی و اجرای طرح‌های بزرگ منطقه‌ای را با یکدیگر تعریف کنیم؛ اما در عین حال باید صراحتاً به آنها هشدار دهیم: اگر بخواهند در نقشه‌هایی که علیه ایران طراحی شده، مشارکت یا دخالت کنند و اگر قرار باشد تعرضی به کشور ما صورت بگیرد، این تعرض تنها به ایران محدود نخواهد شد؛ و آنها پاسخ این اقدامات را از طرف‌های مختلف دریافت خواهند کرد.

مهمان‌پرست با اشاره به عملیات «بشارت فتح» افزود: به‌نظر من، همین که پایگاه آمریکایی‌ها در قطر هدف موشک‌های ایران قرار گرفت، برای بسیاری از این کشور‌ها حساب کار را روشن کرد. ما بر سر منافع ملی، امنیت ملی و تمامیت ارضی با هیچ‌کس شوخی نداریم. هرچقدر قاطع‌تر و قدرتمندتر عمل کنیم، احترام ما نیز بیشتر حفظ خواهد شد و این کشور‌ها جدی‌تر درباره منافع مشترک و روابط دوجانبه با ایران فکر خواهند کرد.

سربلندی مردم ایران در آزمون جنگ ۱۲ روزه

مهمان‌پرست درباره «اصلاحات در روند دیپلماسی و سیاست خارجی ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه» نیز گفت: همه کشور‌ها نگاه می‌کنند که ببینند ما چه مقدار قدرت داریم و چه مقدار از شاخص‌های قدرت در کشورمان برخوردار هستیم. اگر احساس کنند ما کشور قدرتمندی هستیم، سعی می‌کنند مواضع خود را نسبت به ما ترمیم، اصلاح و تقویت کنند. پس ما باید درباره شاخص‌های قدرتمندی کشور بیشتر کار کنیم.

وی، مهمترین شاخص قدرت را «مردم» توصیف کرد و گفت: اگر همه دشمنان ما، مانند جنگ تحمیلی هشت ساله با هم متحد شوند و بخواهند به یک ایران که شاید متحد استراتژیک ندارد، حمله کنند، اما وقتی می‌بینند مردم به این شکل پای کار می‌ایستند، متوجه می‌شوند که در پیشبرد اهداف خود موفق نخواهند شد، و مجبور خواهند شد که مواضع خود اصلاح می‌کنند.

این دیپلمات گفت: ما می‌بایست مردم را منسجم و متحد نگه داریم و بعضی از رویکرد‌هایی که مقداری تنگ‌نظرانه است را اصلاح کنیم. مردم نشان دادند از یک آزمایش بسیار بزرگ، سربلند بیرون آمدند. مردم عاشق کشور و رهبری هستند.

وظیفه داریم به مشکلات مردم رسیدگی کنیم

سخنگوی اسبق وزارت خارجه ایران در ادامه تصریح کرد: اگر این اتحاد و انسجام تقویت شود، ما در کنار آن وظیفه داریم به مشکلات مردم رسیدگی کنیم. مهم‌ترین خواسته مردم، جدای از امنیت که بزرگترین عامل برای رفع نگرانی مردم است و ما در امنیت بالاخره خیلی تلاش کردیم و شهدای زیادی دادیم، این است که مردم یک رفاه نسبی داشته باشند، جوان‌ها امید به آینده و شغل می‌خواهند. ما باید در سیاست‌های اقتصادی خود، شجاعانه تصمیمات بزرگ بگیریم.

وی گفت: روند گذشته باید تغییر کند. اگر روند پیشین که همراه با مشکلات اقتصادی زیادی است را ادامه بدهیم، دشمن بیشتر تحریک می‌شود و دشمن احساس می‌کند که ما نقطه ضعف داریم و سعی می‌کند سیاست خود را ادامه دهد.

سخنگوی اسبق وزارت خارجه ایران ادامه داد: ما باید از این فرصتی که مردم همه مشکلات و انتقادات را کنار گذاشتند، در حال حمایت هستند، پای تمامیت ارضی ایستادند و خطر را متوجه شدند؛ استفاده کنیم، ما باید با مردم صحبت کنیم و شاخص‌های اقتصادی را تقویت کنیم. آن زمان دستمان باز شود، در بخش‌های دفاعی، امنیتی و اجتماعی هم بسیار قوی‌ترعمل می‌کنیم.

ایرانیان در کشور‌های مختلف از ایرانی بودن خود احساس غرور می‌کنند

مهمان‌پرست در پایان گفت: امیدوارم مردم ما همیشه در سلامت و امنیت باشند و آینده بسیار خوب و روشنی را داشته باشند. واقعا همین ۱۲ روز نشان داد که مردم ما چقدر شایستگی دارند و مردم کشور‌های دیگر حسرت می‌خورند. ایرانیان در کشور‌های مختلف از ایرانی بودن خود احساس غرور می‌کنند.