آمریکا تلاش میکند همدستی با رژیم صهیونیستی در تجاوز به ایران را با ادعای بیپایه اصل دفاع از خود جمعی توجیه کند.
آمریکا در توجیه حمله به ایران مدعی شد این اقدام را در چارچوب دفاع از خود جمعی نیروهای خود و رژیم صهیونیستی بهعنوان متحد منطقهای اش انجام داده است؛ در حالی که موضوعهای استفاده از زور، دفاع از خود فردی و تجاوز بهعنوان موضوع مورد توجه محققان در سالهای اخیر مطرح شدهاند، مفهوم دفاع از خود جمعی که مستعد سوءاستفادههای زیادی است، نیز باید با دقت بررسی شود.
به گزارش theleaflet، حمله آمریکا به مراکز هستهای ایران، ازجمله فردو، نطنز و اصفهان، منجر به تشدید تنشهای منطقهای عمده در غرب آسیا شده است؛ آمریکا ادعا کرد که هدفش نابود کردن مراکز غنیسازی هستهای ادعایی ایران بود.
در پاسخ، ایران از شورای امنیت سازمان ملل (UNSC) خواست تا آمریکا و رژیم صهیونیستی را بهعنوان آغازگران جنگ ۱۲ روزه معرفی کند؛ سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، این درخواست را به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل و کارولین رودریگز بیرکت، رئیس شورای امنیت، ارائه کرد.
این در حالی است که مقامهای آمریکایی تلاش دارند حمله این کشور به مراکز هستهای ایران را با ادعاهای بیاساس توجیه کنند.
پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا در توجیه حمله این کشور به مراکز هستهای ادعا کرد که ترامپ دستور یک عملیات دقیق را برای خنثی کردن تهدیدهای فعالیت هستهای ایران علیه منافع ملی آمریکا و دفاع جمعی از نیروها و متحد این کشور یعنی رژیم صهیونیستی داد.
دوروتی شیا، نماینده موقت آمریکا در سازمان ملل هم در ادعایی مشابه گفت: این عملیات به دنبال از بین بردن یک منبع ناامنی جهانی دیرینه، اما بهسرعت در حال افزایش و کمک به متحد ما اسرائیل در حق ذاتی دفاع جمعی مطابق با منشور سازمان ملل بود.
پس از این حملهها، محققان بهطور گسترده به بررسی قانونی آن از دیدگاه استفاده از زور، دفاع فردی و تجاوز پرداختند؛ با وجود این، توجه کمی به جنبه دفاع جمعی شده است.
دفاع از خود جمعی: یک دکترین فراموششده
دکترین دفاع از خود جمعی بهعنوان یک دکترین اساسی در حقوق بینالملل معاصر ظهور کرده است؛ این مفهوم از یک مفهوم بین دولتی به ابعاد بیشماری مانند استفاده از آن علیه بازیگران غیردولتی، دفاع از خود پیشگیرانه و دفاع از خود آمرانه تکامل یافته است.
همانطور که جیمز ای.گرین اظهار میکند، دفاع جمعی عبارت است از «استفاده از نیروی نظامی توسط یک یا چند کشور در پاسخ به حمله خارجی که علیه کشور دیگری رخ داده یا در حال وقوع است.»
از نظر تاریخی، دفاع جمعی تداوم معاهده دفاع متقابل بود؛ اگرچه امروزه این امر بخش جداییناپذیر از ماده ۵۱ منشور سازمان ملل است، اما بهندرت در گفتمان بین دولتی مطرح میشود و بنابراین کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
دیوان بینالمللی دادگستری در پرونده نیکاراگوئه (۱۹۸۶) تایید کرد که الزام دفاع شخصی فردی علاوه بر پیشنیاز حقوق بینالملل عرفی «درخواست» از سوی کشور قربانی، بهطور مساوی برای دفاع شخصی جمعی نیز اعمال میشود.
تجاوز و محدودیتهای دفاع از خود
همانطور که دیوان بینالمللی دادگستری ICJ بهطور خلاصه اشاره کرده است، «هیچ قاعدهای در حقوق بینالملل عرفی وجود ندارد که به کشور دیگری اجازه دهد حق دفاع شخصی جمعی را براساس ارزیابی خود از وضعیت اعمال کند» (بند ۱۹۵).
جالب توجه است که بررسی دقیقتر این پرونده نشان میدهد که دیوان بینالمللی دادگستری معیار بالاتری برای استناد به دفاع شخصی جمعی نسبت به دفاع شخصی فردی تعیین کرده است.
استانداردهای دفاع از خود جمعی
حملههای آمریکا علاوه بر هدف قرار دادن مراکز هستهای، به گفته دوروتی شیا، «برای کمک به متحد ما اسرائیل در حق ذاتی دفاع جمعی مطابق با منشور سازمان ملل» نیز انجام شده است.
با در نظر داشتن ادعاهای سفیر آمریکا در سازمان ملل، کاملا مشهود است که حمله آمریکا ترکیبی از دفاع از خود فردی و جمعی است؛ دونالد راثول، محقق حقوق بینالملل حمله آمریکا را بهعنوان یک مورد کلاسیک از دفاع از خود جمعی میداند؛ با وجود این، وی از این طبقهبندی فراتر نمیرود.
نخست، حمله اولیه توسط رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن فرماندهان نظامی و دانشمندان ایران انجام شد؛ این حملهها، همانطور که مارکو میلانوویچ، استاد حقوق بینالملل به درستی اشاره کرد، با هدف جلوگیری از هرگونه حمله مسلحانه آینده از سوی ایران انجام شد؛ بنابراین، رژیم صهیونیستی به یک متجاوز تبدیل میشود و نه قربانی یک حمله مسلحانه برای شروع دفاع از خود جمعی.
دو، با فرض اینکه رژیم صهیونیستی یک قربانی است، فقدان آشکار «درخواست» وجود دارد؛ بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در یک سخنرانی تلویزیونی، از دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به خاطر اقدام برای جلوگیری از خطرناکترین رژیم جهان، خطرناکترین سلاح، تشکر کرد.
ترامپ هم در شبکه اجتماعی خود قاطعانه ادعا کرد که «آمریکا هیچ ارتباطی با حمله امشب به ایران نداشت»؛ از این رو، واضح است که ترامپ مستقل از عملیات رژیم صهیونیستی عمل کرده است، هرچند هدف نابودی مراکز هستهای بوده است.
سه، آستانه تناسب و ضرورت برای اعمال دفاع جمعی از خود برآورده نمیشود؛ دیوان بینالمللی دادگستری در پرونده «قانونی بودن تهدید یا استفاده از سلاحهای هستهای» (۱۹۸۶) ماهیت عرفی حقوق بینالملل این معیارها را برجسته کرد.
در پرونده نیکاراگوئه (ماده ۱)، ادعای ضرورت و تناسب را در رابطه با «کمکهای دریافتی توسط مخالفان مسلح السالوادور از نیکاراگوئه» (بند ۲۳۷) و فعالیتهای مخفیانه علیه نیکاراگوئه رد کرد و بدین ترتیب اعلام کرد که آمریکا اصل استفاده از زور را نقض کرده است.
در پرونده سکوهای نفتی (۲۰۰۳)، با وجود ارائه شواهد گسترده توسط آمریکا درباره استفاده از سکوهای نفتی ایران بهعنوان پایگاه نظامی برای توجیه ضرورت و تناسب، این ادعا رد شد، زیرا با حملههای اولیه به ناو هواپیمابر یواساس ساموئل بی.رابرتز توسط آمریکا متناسب نبود.
حتی اگر نگرانیهای ادعایی در مورد انگیزه ایران برای توسعه فناوری هستهای وجود داشته باشد، این امر نمیتواند دلیلی برای شروع دفاع از خود جمعی باشد.
یک نتیجه آشکار
آستانه بالای فعالسازی دفاع از خود جمعی موجه است، زیرا یک کشور ثالث را وارد معادله میکند و از این رو بیشتر مستعد سوءاستفاده است؛ علاوه بر این، معیارهای «درخواست» آن را از دفاع فردی تحت حقوق بینالملل عرفی متمایز میکند.
مشخص نیست که آیا نتانیاهو از آمریکا درخواست حمله به مراکز هستهای ایران را کرده است یا خیر، زیرا به نظر میرسد ترامپ براساس شهود خود عمل کرده است؛ علاوه بر این، رویه قضایی موجود پرسشهایی مانند اینکه درخواست باید به چه کسی رسیدگی شود یا زمان درخواست چیست، باقی میگذارد.
ادعای آمریکا درباره دفاع جمعی از خود، از نظر قانونی قابل توجیه نیست، زیرا رژیم صهیونیستی قربانی حمله مسلحانه نیست؛ در عوض، این حملهها را آغاز کرده است؛ همچنین، متن درخواست (در صورت وجود) مبهم است و الزامات تناسب و ضرورت رعایت نشده است.
انتهای پیام/
Friday, 11 July , 2025