جـــراحات از نظر قانون مجازات اســــلامی به چند نوع تقسیم می‌شود : الف) حارصه : به معنی خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود. ب) دامیه : به معنی جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد . پ) متلاحمه : به معنی جراحتی که موجب بریدگی عمیق […]

جـــراحات از نظر قانون مجازات اســــلامی به چند نوع تقسیم می‌شود :
الف) حارصه : به معنی خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود.
ب) دامیه : به معنی جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد .
پ) متلاحمه : به معنی جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد.
ت) سمحاق : به معنی جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد.
ث) موضحه : به معنی جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند.
ج) هاشمه : به معنی جنایتی که موجب شکستگی استخوان شود گرچه جراحتی را تولید نکند. چ) منقله : به معنی جنایتی که درمان آن جز با جابجا کردن استخوان میسر نباشد.
ه) مأمومه : به معنی جراحتی که به کیسه مغز برسد.
خ) دامغه : به معنی صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند.
د) جائفه : به معنی جراحتی است که با وارد کردن هر نوع وسیله و از هر جهت به درون بدن انسان اعم از شکم، سینه، پشت و پهلو ایجاد می‌شود و موجب یک سوم دیه کامل است.
در صورتی که وسیله مزبور از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج گردد، دو جراحت جائفه محسوب می‌شود. ذ) نافذه : به معنی جراحتی است که با فرو رفتن وسیله ای مانند نیزه یا گلوله در دست یا پا ایجاد
می شود. با توجه به جراحات وارده در ضرب و جرح دادگاه با نظر پزشکی قانونی و تعیین نوع جراحت توسط آن مرجع اقدام به تعیین دیه نسبت به عضو آسیب دیده می‌نماید.