حمایت از قربانیان بزه و کمک به آنها باید بخشی از ارزش‌های اساسی جامعه محسوب شود. تعهدات هر جامعه، نسبت به بزه دیدگان باید از نظر اعتقادی در اعماق نظام کلی آن جامعه ریشه بگستراند. از این رو ایجاد منابع قانونی که حقوق بزه دیدگان از آنها سیراب شوند اهمیتی بسزا دارد، اگر بخواهیم که […]

حمایت از قربانیان بزه و کمک به آنها باید بخشی از ارزش‌های اساسی جامعه محسوب شود. تعهدات هر جامعه، نسبت به بزه دیدگان باید از نظر اعتقادی در اعماق نظام کلی آن جامعه ریشه بگستراند. از این رو ایجاد منابع قانونی که حقوق بزه دیدگان از آنها سیراب شوند اهمیتی بسزا دارد، اگر بخواهیم که اقدامات و سیاست‌های مورد نظر علاوه بر ملاحظات بشر دوستانه در مورد بزه دیدگان و وضعیت آنها بر معیارهای دیگری نیز مبتنی باشند لازم است نهادهای حقوقی و اجتماعی، تعهدات جامعه و نیز مسئولیت بزهکار را نسبت به بزه دیده تعیین نماییم. وضعیت فعلی بزه دیدگان ناشی از این واقعیت است که بزه دیگر به عنوان یک تعرض مابین دو انسان، دو موجود بشری محسوب نشده، بلکه به عنوان یک اختلاف میان بزه دیده و جامعه به شمار می‌آید. با چنین نگرشی بزه تعهدی را در مورد بزه دیده ایجاد نمی‌کند. بلکه بزهکار را در قبال جامعه مدیون می‌سازد و زمانی که بزهکار به مجازات برسد دین او نیز ادا شده است. در چنین نمایش نامه‌ای بزه دیده جایگاه و نقشی برای ایفا کردن ندارد.
در فلسفه‌ی جدید عدالت کیفری هدف اولیه‌ی حقوق جزا التیام بخشیدن به صدمه‌ی وارده، ترمیم زیان، جبران خسارت و پیشگیری از وقوع جرم در آینده می‌باشد. چنین نظامی نیاز به یک بازنگری و بررسی مجدد در مورد مرزهای تصنعی که در طول سالیان متمادی بین حقوق مدنی و حقوق جزا بین دادگاه‌های مدنی و دادگاهای کیفری و نیز تفاوت تصنعی که میان جرم و شبه جرم ایجاد شده، خواهد داشت. این تفکیک تصنعی که ظاهرا عادی تلقی می‌شود به حال قربانیان جرم و منافع آنها مضر است. اکثریت عمده ی جرائم که به محاکمه منجر می‌گردند سرانجام با یک حکم جزای نقدی به پایان میرسند، در حالی که پرونده‌های مدنی نیز با پرداخت خسارت خاتمه می‌گردند، تنها تفاوت واقعی در نتیجه ی یک پرونده ی مدنی و یک پرونده ی کیفری این است که در مورد اول خسارت به شخص زیان دیده پرداخت می‌شود، در حالی که در مورد اخیر این دولت است که به قیمت زیان بزه دیده، از حکم صادره منتفع می‌گردد و این خصوصیتی است که باید تغییر یابد.
در مجموع نوع بزه دیدگی و تعداد بزه دیگان همه یکسان نیستند. بنابراین نمی‌توان یک روش با شیوه هماهنگی برای پیشگیری از بزه دیدگی پیشنهاد کرد. اگرچه پیشگیری بزه دیدگی مانند سایر بیماری‌ها بر درمان مقدم است و هزینه‌اش کمتر و ضایعات آن ناچیز، اما این مهم می‌تواند از طریق خانواده و آموزش و یادگیری، به درستی و با ظرافت از سوی نهادهای ذیربط تحقق یابد. در هر صورت هرگواه در مورد موضوع بزه دیدگی سخن به میان می‌آید دو امکان در پیش است: اول اینکه سعی کنیم کلیه ی خصوصیات محیطی را که گمان می رود عامل بزه دیدگی می‌باشند مورد توجه قرار بدهیم؛ و دوم اینکه بکوشیم اقدامات معینی که جنبه ی پیشگیری داشته باشند، انجام دهیم.

راهکار:
مشـارکت فعـال بزه دیده در پیشگیري از جرایم مستلزم آگـاهی او از وضـعیت هـاي پرخطـر و روش هـاي اجتناب از آن می‌باشد. تغییر در مدل سـبک زنـدگی و فعالیـت هـاي روزانـه، جـذابیت زدایـی و کاهش وسایل تحریک آمیز و از بین بردن عواملی که موجب تحریک و تشویق بزهکاران بالقوه می‌گردد از مهمترین اقداماتی است که آسیب پذیري بزه دیدگان را در این زمینـه کـاهش می‌دهـد. از این رو، به لحاظ اینکه جرایم جنسی بیشتر در قالب عرضه و تقاضا و گزینش عقلانی بزهکـاران بالقوه صورت میگیرد، لذا زنان می‌توانند با اجتناب از رفتارهایی که امکان بزه دیـدگی آنـان را زیاد می‌کند، خود را از دایره انتخاب بزهکاران بالقوه خـارج و یـا احتمـال آن را کـاهش دهنـد. بدین ترتیب، پس از بررسی این موضوع، نتایج زیر به دست می‌آید:
از بین بردن وضعیت هاي پیش جنایی با پیش بینی تدابیري چون جلوگیري از تظاهر به فساد و تحریک بزهکاران بالقوه براي محو زمینه هاي مساعد جرم زا در جرایم جنسی. به کار بردن یافته هاي بزه دیده شناسی نخستین توسط دست اندرکاران سیاست جنایی. انجام آموزش هاي لازم در راستاي خارج نمودن زنان از موقعیت بزه پذیري، با دشوار نمودن فرآیند ارتکاب جرایم جنسی. شناسایی مکان هاي جرم خیز و اطلاع رسانی به زنـان جهـت مراقبـت در رفـت وآمـد بـه آن مکان ها. شناسایی زنانی که مستعد بزه دیده واقع شدن در جرایم جنسی هسـتند و مراقبـت هـاي لازم از آنان و ترویج فرهنگ خود ایمن سازي. پیش بینی سازوکارهاي قانونی در جهت تخفیف کیفر بزهکاران بـه منظـور حمایـت کمتـر از زنانی که در بزه دیده واقع شدن خود در زمینه جرایم جنسی، نقش اساسی ایفاء می‌کنند که خود این موضوع می‌تواند موجب پیشگیري کیفري از ارتکاب این دسته از جرایم شود.